دوباره پاییزه
حوالی تولد تو...
این چند سال چه روزهایی با هم داشتیم چه پاییز هایی...
چه آذر...
قصه همون قصه است و باز تنهایی منو آرزویی موقع فوت کردن شمعهای کیک تولدت...
چه فرقی می کنه...
من همون منم!
از تنهایی متنفرم
لعنتی چرا نمی فهمی؟ از تنهایی می ترسم...
برای قرار دادن لینک در لینک باکس ابتدا کد لینک باکس را در سایت یا وبلاگتان قرار دهید و بعد از قسمت ارسال لینک به ما خبر دهید تا در کمتر از 5 ساعت لینک شما در لینک باکس قرار گیرد توجه در صورت حذف لینک باکس از سایت یا وبلاگ بلافاصله لینک شما هم حذف می شود...
همین الان منو در قالب تون قرار بدید شما را در لینک های ثابت همیشگی قرار میدهم ....
من منتظرم
نمی خوام!
اصلا خوندید ببینید من چی می گم؟
تنهایی.... کلمه مقدسی است.... اما نمیدانم چرا مردمان از ان هراسناکند......
کلمه اش شاید اما خودش...
حداقل واسه من که نیست
مقدس ملعون!
خیلی فرق بین ترسیدن از تنهایی یا متنفر بودن
از تنهایی میترسین یا متنفرین؟
راستی ایشون همون دکتر جابری ان
هر دوش
بیشتر از اینکه متنفر باشم می ترسم و بیشتر از ترسیدن متنفرم
ترس داره ولی عادت میکنی
خوب روزها رو از ریتم تنهایی در بیار
تولدش مبارک :)
باید آدمش باشه تا بشه...
نیست!
نه جدی گفتم
فکر میکردم میدونی .... یادمه بهت گفته بودم توی یاهو
آدمیزاده دیگه! فراموش کردی حتماْ ;)
آره اما فکر نمی کردم اینقدر بی خبر
مبارک :*